تحلیلی بر شیوه‌های خوش‌نویسی نستعلیق؛ سبک تبریز مکتب ترکمانان

نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه تاریخ دانشگاه الزهراء(س)، دانشکدۀ ادبیات، تهران، ایران

2 دانشیار گروه تاریخ، دانشگاه الزهراء(س)، دانشکدۀ ادبیات، تهران، ایران

چکیده

هنرِ دورة پساایلخانی در کنار دین، به‌ عنصر هویت و مشروعیت‌بخش حکومت‌ها تبدیل شد. پیشرفت هنر خوش‌نویسی و نگارگری در کنار سایر هنرها، جامعه را با پویایی روبه‌رو ساخت و نوعی تکثر و تنوع را در قالب هویت مغولی - ترکی و ایرانی ایجاد کرد. مکتب خوش‌نویسی شیراز آل‌اینجو و آل‌مظفر در سدة هشتم، پیشگام شد و بغداد و تبریز جلایری نیز با ترکیب میراث شیرازیان و نبوغ تبریزیان به ‌نوآوری رسید.
خط نستعلیق، تجلی آمیزة دوگانة بالا بود که در تبریز به‌اوج خود رسید و با کوچ اجباری هنرمندان تبریزی به ‌سمرقند و هرات، کانون هنری نیز تغییر موقعیت داد. با قدرت‌گیری حکمرانان قراقویونلو و آق‌قویونلو، مکتب خوش‌نویسی ترکمان باویژگی‌های خاص، بار دیگر قوام گرفت. این پژوهش، به ‌روش تحلیل تاریخی به ‌شناسائی تنوع سنخ‌های خوش‌نویسی نستعلیق در قلمرو ترکمانان پرداخته و با توجه به‌ سلسله‌نسبِ خط، فعالیت شش جریان خوش‌نویسی را به‌موازات هم شناسایی کرده است که با توجه به ‌استاد سرشاخه، می‌توان به ‌«شیوة خوارزمی»، «شیوة عبدالحی استرآبادی»، «شیوة خلوتی‌تبریزی»، «شیوة هرویان»، «شیوة اظهر تبریزی» و «شیوة متفرقه» اشاره کرد. رقابت‌ها و همراهی‌هایی بین این شیوه‌ها وجود داشت. این سنخ‌شناسی بر اساس جنبه‌های تخصصی خط‌شناسی و استاد - شاگردی تنظیم شده است. پژوهش حاضر نشان داده است که نمی‌توان دورة ترکمانی را به سبب کوتاهی حاکمیت سیاسی نادیده گرفت. هدف مقاله، نشان‌دادن تداوم سنت خوش‌نویسی فراتر از مرزها و دربار تیموریان است. پیشرفت خوش‌نویسی در سلسله‌ها، با پیشرفت دورة تیموری و صفوی برابری می‌کند. درضمن، منشأ اصلی خوش‌نویسی مکتب تیموری، ولایات غرب ایران بود که تاحدودی بدون تغییر به‌ ترکمانان منتقل شد و سپس زمینة شکل‌گیری مکتب صفوی را ایجاد کرد. البته، جایگاه مکتب ترکمانان را تنها نباید به‌ میانجی‌گری و ابزار انتقالی تقلیل داد، بلکه بر جنبة زیبایی‌شناسی و ظرافت قلم نیز افزوده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

An Analysis of Nastaʿliq Calligraphy Styles, The Tabriz School of the Turkmen Dynasty

نویسندگان [English]

  • Esmail hassanzadeh 1
  • zekrollah mohammadi 2
1 Associate professor Department of History, Faculty of Literature, Alzahra University, Tehran, Iran
2 Associate Professor, Department of History, Faculty of Literature, AlZahra University, Tehran, Iran
چکیده [English]

Art in the post-Ilkhanid period, alongside religion, became an element of identity and legitimization for governments. The advancement of calligraphy and miniature painting, alongside other arts, led to dynamism in society, creating diversity and multiplicity within the framework of a Mongol-Turkic and Iranian identity. The Shiraz school of calligraphy under the Al Injou and Al Muzaffar in the 8th century pioneered this movement. Baghdad and Tabriz under the Jalayirids achieved innovation by combining the legacy of Shiraz and the ingenuity of Tabriz. The Nastaʿliq script was the manifestation of this dual mixture, reaching its peak in Tabriz. With the forced migration of Tabrizi artists to Samarqand and Herat, the artistic center also shifted its location. With the rise to power of the Qara Qoyunlou and Aq Qoyunlou rulers, the Turkmen school of calligraphy regained strength with its distinct characteristics. This research, using a historical-analytical method, identifies the variety of Nastaʿliq calligraphy types within the Turkmen domain. Based on the lineage of the script, six parallel currents of calligraphy activity were identified, which, according to the master-head, can be referred to as the:"Khwarazmi Style", "Abd al-Hayy Astarabadi Style", "Khalvati Tabrizi Style", "Harawiyan Style", "Azhar Tabrizi Style" & "Miscellaneous Style". There were competitions and collaborations between these styles. This typology is based on specialized aspects of script recognition and the master-student relationship. The present research demonstrates that the Turkmen period cannot be overlooked due to the brevity of its political rule. The article's objective is to show the continuation of the calligraphy tradition beyond the borders and court of the Timurids. The progress of calligraphy during these dynasties is comparable to the progress of the Timurid and Safavid periods. Furthermore, the main origin of the Timurid School of calligraphy was the western provinces of Iran, which was transferred to the Turkmens somewhat unchanged and later, provided the basis for the formation of the Safavid School. However, the position of the Turkmen school should not be reduced merely to an intermediary and transitional tool; rather, it added to the aesthetics and subtlety of the penmanship.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Aq Qoyunlou
  • Tabriz
  • Turkmen
  • Calligraphy
  • Shiraz
  • Qara Qoyunlou
  • Herat
آژند، یعقوب (1384). مکتب نگارگری تبریز و قزوین ـ مشهد. تهران: فرهنگستان هنر.
آژند، یعقوب (1391). از کارگاه تا دانشگاه. تهران: نشر فرهنگستان هنر و مؤسسة ترجمه و نشر آثار متن.
آژند، یعقوب (1398). شیوة شیراز مکتب ترکمان. نشریة هنرهای زیبا-هنرهای تجسمی، 24(4)، 49-56.
آژند، یعقوب (1397). شیوة تبریز مکتب ترکمان. نشریة هنرهای زیبا-هنرهای تجسمی، 23(4)، 29-40.
ابن‌کربلائی تبریزی، حافظ حسین (1383). روضات‌الجنات و جنات‌الجنان. تصحیح محمد امین سلطان القرائی. تبریز: نشر ستوده.
اصفهانی، میرزا حبیب (1369). تذکره خط و خطاطان. ترجمة رحیم چاوش اکبری. تهران: نشر کتابخانة مستوفی.
بیانی، مهدی (1363). احوال و آثار خوشنویسان. مجلد 2 (ج 1-2 و 3-4). تهران: نشر علمی.
حبیبی، عبدالحی (1355). هنر عهد تیموریان و متفرعات آن. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
رابینسن، بزیل ویلیام (1376). هنر نگارگری ایران. ترجمة یعقوب آژند. تهران: انتشارات مولی.
رهنورد، زهرا (1386). تاریخ هنر ایران در دوره اسلامی: نگارگری. تهران: سمت.
سام میرزا صفوی ( 1384). تحفه سامی. تصحیح رکن‌الدین همایون فرخ. تهران: اساطیر.
سراج شیرازی، یعقوب بن حسن (1376). تحفه المحبین. به‌کوشش کرامت رعناحسینی و ایرج افشار. تهران: نشر نقطه و میراث مکتوب.
سلوتی، رحیم (1382). پژوهشنامه خط نستعلیق. تهران: گنجینة فرهنگی.
سمرقندی، کمال‌الدین عبدالرزاق (1383). مطلع سعدین و مجمع بحرین. تصحیح عبدالحسین نوائی. ج2، دفتر اول. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
سمساری، محمدحسن (بی‌تا). مدخل «مولانا اظهر تبریزی». دایره المعارف بزرگ اسلام. زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی.
سه‌کی، یوشیفوسا (1386). آثار خوش‌نویسی در دو مرقّع سلطان یعقوب محفوظ در توپقاپی سرای استانبول. نامة بهارستان، 67(11-12)، 75-93.
عالی افندی، مصطفی (1926). مناقب هنروران. استانبول: مطبعه عامره.
علیشیر نوائی، میر نظام‌الدین (1363). مجالس النفایس. به‌اهتمام علی اصغرحکمت. تهران: نشر کتابخانة منوچهری.
فضائلی، حبیب‌الله (1350). اطلس خط؛ تحقیق در خطوط اسلامی. اصفهان: انجمن آثار ملی.
فضائلی، حبیب‌الله (1362). تعلیم خط. تهران: سروش.
متقی برهان‌پوری، علی بن حسام‌الدین (1385). التجریب الوافی فی‌الحبر الصافی (رساله‌ای در مرکب‌سازی)، مقدمة عارف نوشاهی. نامة بهارستان، 5(2-1).
مدخل «خطاطی(2)». دانشنامه جهان اسلام. ج15.
منشی قزوینی، بوداق (1388). بخش احوال خطاطان و نقّاشان، به‌کوشش کوشا. نامة بهارستان، 10(15)، 107-120.
منشی قمی، قاضی میر احمد (1352). گلستان هنر. تصحیح احمد سهیلی. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
نظامی باخرزی، عبدالواسع (1371). مقامات جامی. تصحیح نجیب مایل‌هروی. تهران: نشرنی.
نوروزیان، گیتی (1392). بررسی تطبیقی خوش‌نویسی نسخه نگاره کلیله و دمنه 2198 محفوظ در کاخ گلستان با شیوة خوش‌نویسی اظهر تبریزی. مجلة هنرهای زیبا ـ هنرهای تجسمی، 18(4)، 55-66.
هاشمی‌نژاد، علیرضا (1393). معرفی مشهورترین نسخه از اشعار خواجوی کرمانی، نسخة کتابخانة بریتانیا کتابت 798ه.ق. نامة بهارستان، (4)، 6-25.
 
Atilgan, O.S. (2015). Xv yuzyila Iran ve ceverisinde gelisen Minyatur Usluplari Uzerine bir etut, https://www.ayk.gor.tr,Uplouds, 2015/01,PDF,pp.347-364.
Thackston, (2014). Album perfaces and other  Documents on the history of calligraphers and painterd. STUDIES AND SOURCES IN ISLAMIC ART AND ARCHITECTURE, Brill-leiden.
Soucek, P.P. (1971). Illustrated manuscripts of Nizami's Khamseh, 1386-1482. Thesis (Ph.D.). New York University.