لوایح انتقادی میرزامحبعلی‌خان ناظم‌الملک در ردّ ادعاهای ارضی نمایندگان عثمانی

نوع مقاله : پژوهشی

نویسنده

استادیار دانشگاه فرهنگیان

چکیده

روابط ایران و عثمانی، در سده­های متمادی، بسیار پرفراز و نشیب و همراه با جنگ و صلح بود. توسعه­طلبی ارضی در مرزهای شرقی، سیاست ثابت دولت عثمانی بود. با انعقاد عهدنامۀ دوم ارزنه­الروم (1263/1847)، جنگ‌های متعدد و طولانی پایان یافت و مقرر شد اختلاف­ها به‌ویژه دربارۀ مرزها در کمیسیون­های تحدید حدود و از راه مذاکره حل و فصل شود. با الویت دیپلماسی به جای جنگ، فصل جدیدی در روابط دو دولت آغاز شد. فصلی که هنوز مطالعۀ بایسته دربارۀ آن صورت نگرفته است. نوشتار حاضر می‌کوشد تا نشان دهد که مأموران عثمانی چون درویش­پاشا و خورشیدپاشا چگونه در کمیسیون­های تحدید حدود می‌کوشیدند توسعه­طلبی ارضی دولت عثمانی را در شکل و قالب دیگری دنبال کنند. میرزامحبعلی­خان با نگارش لوایح انتقادی، ماهیت اهداف نمایندگان عثمانی را روشن ساخت و به نقد و ردّ ادعاهای ارضی آنها پرداخت. پژوهش حاضر با روش تاریخی و رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، با تکیه بر اسناد و منابع اصیل به این پرسش­ها پاسخ می­دهد که ادعاهای ارضی نمایندگان عثمانی بر چه پایه و اساسی استوار بود؟ و نقد و ردّ ادعاهای آنها از سوی نمایندۀ ایران تا چه حد منطقی و مستدل بود؟

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Mirza Moheb’Ali Khan’s Critical Treaties

نویسنده [English]

  • Nasrollah Salehi
Assistant Professor, Farhangian University
چکیده [English]

The Ottoman emirate in Anatolia, from the beginning of its formation to becoming a powerful government, and then a great empire, experienced many wars. The war for the conquest and expansion of the territory was the ultimate goal of the Ottomans. The Ottomans in the eastern borders repeatedly attacked Iran's territory. The occurrence of numerous wars and the conclusion of various treaties is one of the hallmarks of the relationship between Iran and Ottoman for several hundred years. The territorial expansion of the eastern borders was a constant policy of the Ottoman Empire. With the conclusion of the second Erzerum treaty, long and numerous wars ended and, it was decided to be solved the disagreements especially on contested territories through negotiation and delimitation commissions. Therefore, a new chapter in the relationship between the two governments began. A chapter that has yet not been studied. The present paper seeks to show that Ottoman boundary commissioners such as Dervish Pasha and Khorshid Pasha how tried to pursue the Ottoman territorial expansion in a different forms. Mirza Moheb’Ali Khan by writing critical treaties clarified the nature of the objectives of the Ottoman representatives and criticized and refuted their territorial claims. The present research, using historical method and descriptive-analytical approach, relying on first-hand sources and documents answers these questions: What was the basis of the territorial claims of the Ottoman representatives? How reasonable was the criticism and refutation of their claims by representative of Iran?

کلیدواژه‌ها [English]

  • Mirza Moheb’Ali Khan
  • Nazem’ol-Molk
  • Dervish Pasha
  • Khorshid Pasha
  • Demarcation
  • boundary
  • Iran and Ottoman
آدمیت، فریدون، امیرکبیر و ایران، تهران: خوارزمی، 2535.
بروسه­لی محمد طاهر، عثمانلی مؤلفلری، استانبول: 1342.
پوش، والتر، «مرز چیست؟ ترسیم نقشۀ کردستان میان عثمانی­ها و صفویه»، مندرج در تاریخ پیوستگی­های فرهنگ ایران با فرهنگ زبانهای ترکی در سده­های 11ـ17، گردآوری اوا ام. ژرمیاس، ترجمۀ عباسقلی غفاری فرد، ص 253ـ268، تهران: امیرکبیر 1386.
چریکوف، سیاحتنامۀ مسیو چریکوف، ترجمۀ آبکار مسیحی، چاپ علی‌اصغر عمران، تهران: خوارزمی، 1358.
خورشیدپاشا، تحدید حدود ایرانیّه مأموریتیله فی 28صفر سنۀ 65 ]12[ و فی 11 کانون سنۀ 64 ]12[ تاریخنده طرف دولت علیه­دن اعزام بیورلمش اولان متوفی درویش­پاشا ایله برلکده بولنان انقره والیسی اسبق متوفی خورشیدپاشا طرفندن قلمه النمش اولان لایحه‌در، محمودبک مطبعه­سی، درسعادت 1300.
درویش­پاشا، دولت علیّه ایله ایران بیننده اولان حدودک لایحه­سیدر، مطبعۀ عامره، استانبول: 1287.
همو، لایحۀ تحدید حدود ایران و عثمانی، ترجمه از ترکی عثمانی: میرزاجهانگیرخان ناظم‌الملک مرندی یکانلو، کتابخانۀ ملی، نسخۀ خطی، ش. 17965.
سامی، شمس الدین بن خالد،قاموس الاعلام، چاپ مهران، استانبول: 1306ـ1316.
صالحی، نصرالله، «ایران در متون و منابع عثمانی (آثار سلیمان عزّی افندی)»، گزارش میراث، دورۀ دوم، ص68ـ73، ش 67ـ66، س8، آذر ـ اسفند 1393.
همو، «میرزامحبعلی­خان ناظم­الملک مرندی یکانلو: دولتمردی ناشناخته از عصر ناصری»، فصلنامه تاریخ ایران، شماره 18 (5/76)، ص 145ـ172، تابستان ـ پاییز 1394.
همو، اسنادی از روند انعقاد عهدنامۀ دوم ارزنه­الروم (1264ـ1258)، تهران، ادارۀ انتشار دفتر مطالعات سیاسی و بین­المللی وزارت امور خارجه، 1377.
محمد ثریا، سجل عثمانی یا تذکره مشاهیر عثمانیه، استانبول: 1308ـ1315.
مشیرالدوله تبریزی، میرزاجعفرخان، رسالۀ تحقیقات سرحدیه، خطی، مجلس، ش 2775.
ناظم­الملک مرندی یکانلو، میرزامحبعلی­خان، مجموعۀ رسائل و لوایح تحدید حدود ایران و عثمانی، تصحیح و پژوهش: نصرالله صالحی، تهران: طهوری، 1395.
همو، میرزامحبعلی­خان، لایحه، عکس نسخۀ خطی متعلق به محمد گلبن و نیز نسخۀ ملی به شمارۀ 5/18025.
همو، لاحقه، عکس نسخۀ خطی متعلق به محمد گلبن و نیز نسخۀ ملی به شمارۀ 5/18025.
همو، تذئیل، عکس نسخۀ خطی متعلق به محمد گلبن و نیز نسخۀ ملی به شمارۀ 5/18025.
Fener, Alpaslan. Hadd-i Hudud-ı Saltanat-ı  Seniyye: Derviş Paşa’nın Tahdid-i Hudud-ı İraniye Adlı Eseri Işığnda Osmanlı-İran Sınırı, İstanbul Medeniyet Üniversitesi, Sosyal Bilimler Enstitüsü Tarih Anabilim Dalı, Yüksek Lisans Tezi, İstanbul, 2015.
Derviş Paşa, Hadd-i Hudud-ı İraniyeye Me’mûr: Derviş Paşa’nın Lâyihası, Çevrimyazı: Fatih Gencer, Ankara, 2016.
Aykun, İbrahim, Erzurum Konferansi (1843-1847) ve Osmanlı-İran Hudut Antlaşması, Atatürk Üniversitesi Sosyal Bilimler Enstitüsü Tarih Anabilim Dalı, Doktora Tezi, Erzurum 1995.
Hurşid Paşa, Mehmed, Seyahatname-ı Hudud, Çevrimyazi: Alaattin Eser, İstanbul, 1997.
Ateş, Sabri, The Ottoman-Iranian borderlands: making a boundary, 1843-1914, Cambridge University Press 2013.
Türk Ansiklopedisi, Ankara, 1971, Vol. XIII- XIX.